به که دل باید بست ؟

کمی از روزها

به که دل باید بست ؟

کمی از روزها

در راه معشوق

پاییز رفته است

و برگها به خاک تبدیل شده اند

در راهم به سوی تو

گیاهان را لگد می کنم

لبخند تو

اتم را می شکافد

در لبخند تو غرقم

و نگاه ماه گونت،

موهایم را خاکستری می کند...

 

نظرات 2 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 11 دی 1384 ساعت 05:30 ب.ظ http://pws.blogsky.com

سلام.
چقدر زیبا به تصویر کشیدی. باورت میشه مو به تنم سیخ شد. منو یاد خواب خودم انداختی که ......
رنگ این دست نوشتت خیلی عجیبه. میدونی بدون اغراق بهت بگم با تمام وجودم لمسش کردم.نذر کردم که همیشه ..... ولی مدتی هست که اون نذر رو فراموش کردم !!!! (ای داد)
بعد از مدتها تکانم دادی.
و انا عبدک الضعیف.......
خوشحال میشم بیشتر با هم آشنا بشیم. راستی من شما رو لینک دادم...
اگه آپدیت کردی خبرم کن... خوشحال میشوم.
یا حق...
موفق و پایدار باشی .....
::..:: خیلی التماس دعا ::..::

مجید دوشنبه 12 دی 1384 ساعت 01:35 ب.ظ

سلام:حالتون خوبه؟ شعرات خیلی قشنگن خیلی. مخصوصا اونایی که درباره دوست بودن. موفق باشی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد