به که دل باید بست ؟

کمی از روزها

به که دل باید بست ؟

کمی از روزها

پروانه

پروانه ای که مانده است

از شبهای دور

بر شیشه بال می کوبد

بی قرار تر از من.

بال هایش را

می بینم که از شیشه های خیس

در برفدانه ها که نرم

بر پنجره می نشیند

 وبه یاد می آورم

شکو فه ها را در باد.

پر وانه ای که مانده است

از شبهای دور

پشت شیشه خیس

به یاد می آورد

شکوفه ها را در باد.

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 آذر 1384 ساعت 09:22 ب.ظ http://bood.blogsky.com

غم دلم زیاده
خیلی دلم گرفته
انگار که غم اومده
نشسته و نرفته
برای درد دلها
کو یار آشنایی
برای آرزو ها دیگه امید ندارم
نمیدونم چه جوری باید دوام بیارم
داد میزنم که تنهام
یه خسته ای غریبم
میونه آشنایی
غصه شده نسیبم

شهاب پنج‌شنبه 24 آذر 1384 ساعت 09:38 ب.ظ http://binafasi.blogsky.com

نوشته ی جالبی و قشنگی بود بیش از این نمی تونم اظهار نظر کنم!!!

ادریس پنج‌شنبه 24 آذر 1384 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.man-va-to.blogsky.com

سلام .حالا چرا کچل شیم.ما که کچل خدایی هستیمباید چی کار کنیم<<<<<<<<<من سربازم.راستی برگردیم به صحبت اصلی نوشتت خوبه .همیشه اپ دیت کردی بهم بگو بخونم

مینو یکشنبه 27 آذر 1384 ساعت 11:07 ب.ظ

همین یاد ها برای پروانه میمونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد